دوباره در دلم آشوبِ عالم آمده است

قیامت آمده یا که مُحَرَّم آمده است

عزای کیست که حتی خودِ مُحَرَّم هم

به سر ن و پریشان و درهم آمده است

عزایِ اشرفِ اولادِ آدم است،آری

عزایِ بِنتِ نبیِ مُکَرم آمده است

تمامِ خلق دُچارِ مُحَرَّم اند،ولی

برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است

اصلا نترس،هرکی میاد تو مجلس حضرت زهرا راحت بگه:آی مادر!.اگه مَحرَم نبودی اینجا راهت نمیدادن. آی مادر

برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است

دوباره فاطمیه آمد و یقین دارم

در این حسینیه، صاحب عزا هم آمده است

وضویِ گریه بگیر و بیا که در روضه

عزیزِ فاطمه، با قامتِ خم آمده است

رواست مُردن از این غم،که پُشتِ دَربِ بهشت

برای سوختنِ گُل، جهنم آمده است

اگر یه نفر میگفت: زهرا تازه بابا از دست داده،بیاید شاخه ی گل ببرید اینقدر گل جمع نمیشد،اما تا گفتن: بیایید هیزم بیارید همه دسته دسته هیزم آوردن

بازم شالِ روضه،می شینه رو دوشم

ببین که شبیهِ،تو مشکی میپوشم

کجا روضه داری؟،کجا روضه خونی؟

کجا هی صدا میزنی مادرت رو؟

تو هم مثل مولا،شبا بین نخلا

رو شونه ی چاه، میذاری سرت رو

میگن مادرت موندنی نیست

میگن روزِ مولا سیاهِ

یکی نیست بگه مادر ما، بی گناهِ

گیرم آتش به جفا ، در که نباید می سوخت

آشیان سوخت، کبوتر که نباید می سوخت

ابراهیم سلام الله علیه،افتخار این پیامبر اینِ که یکی از شیعیانِ امیرالمؤمنینِ،روایات اینو میگن: برایِ یکی از شیعیانِ علی، آتش گلستان شد.

آتش این بار گلستان نشد انگار

ولی باغ و بستانِ پیمبر که نباید می سوخت

کینه دارند اگر مَردمِ شهر از بابا

وسطِ حادثه مادر که نباید می سوخت

آتش افتاد در این مزرعه، گندم ها سوخت

همه ی حاصلِ حیدر که نباید می سوخت

زیر خاکسترِ دَر، شعله گرفت آتش باز

خیمه ها سوخته، معجر که نباید می سوخت

ظهر اگر سوخت برادر وسطِ معرکه

عصر،چادرِ خاکیِ خواهر که نباید می سوخت

از تنور آمده بابا وسط تشت ولی

اینقدر هم دلِ دختر که نباید می سوخت

بازم فاطمیه،دلم بیقراره

بمیرم که مادر،ضریحی نداره

باید فاطمیه،مدینه شلوغ شه

باید مادر ما، حرم داشته باشه

چی میشه شبیه،شبای مُحَرَّم

تو کوچه خیابون، عَلَم داشته باشه

یه عمره اینه آرزومون،با این آرزو غصه خوردیم

ان شالله ببینیم تو صحنت، دسته بُردیم

ناگهان روضه خوان پایش زمانی که به منبر باز شد

گفت وای از لحظه ای که ناگهان در باز شد

خواست سربسته بخواند، آه! اما هرچه کرد

تا که حرف از آتش آمد، روضه آخر باز شد

ما  در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن

دید در را با چه شدت سمت مادر باز شد

آتیش گُر گرفته،داره در میسوزه

ببین داره محسن، میسوزه

یه سنگی رسیدُ،شکست بارِ شیشه

یکی نیست بگه فاطمه پا به ماهِ

گمونم که روضه،تمومی نداره

آخه بین کوچه غلاف توی راهه

رو دیوار پُر از رَدِّ خونُ،رو چادر پُر از رَدِّ پا بود

تمومِ اینا اَجرِ عشقِ مرتضی بود

نانجیبِ دومی خودش نوشت،گفت: وقتی اومدم پشت در،از افتخاراتش برا معاویه می نویسه،انگار کشور فتح کرده،وقتی اومدم پشت در، صدا نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم،معاویه! چنان با لگد به در زدم،صدایِ شکسته شدن استخوان های پهلویِ فاطمه رو هم شنیدم.

اما بمیرم زینب هم صدایِ شكستن استخوان های مادر رو شنید.یه بار اینجا زینب صدای شكستن استخوان هارو شنید،یه بار وقتی بالا تل زینبیه ایستاده بود،دید اسب هارو نعل تازه زدن،بر بدن داداشش حسین.آه حسین.

 


آئین مستان آمده ,سوخت ,نباید ,مادر ,رو ,روضه ,آمده است ,نباید می ,که نباید ,می سوخت ,باز شد ,فاطمه دلهایِ مَحرَم ,برای فاطمه دلهایِمنبع

متن روضه سالروز تخریب قبور انمه بقیع - غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت - حیدر خمسه

متن سینه زنی واحد سالروز تخریب قبور انمه بقیع - من بقیعم همون زمینِ پر ستاره - میثم مطیعی

متن روضه شهادت امام علی(ع) - امشب این خانه باز پُر شده از - محمود کریمی

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - علی تنها وسطِ یه جاده - محمود کریمی

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - خداحافظ ای تنهایی ها - محمود کریمی

متن سینه زنی زمینه شهادت امام علی (ع) - به علی دستامو ول نکن - جواد مقدم

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - حبل المتین .. علی - محمود کریمی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه هر چی که بخوای wadegdoub7 Netz گروه صنعتی آبان برج خرید لاستیک آنلاین روش های بازسازی منزل louisexvkvfjba Web باکیفیت ترین قطعات لودر Wa600 آموزش عکاسی حرفه ای با رینگ لایت: آپشن خودرو | دنیای آپشن