اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 

روزی ام را از سرِ خانِ کرم برداشتم

از تو چیزی کم نیامد هرچه هم برداشتم

روزِ م که شود بسیار حسرت میخورم

که چرا از سفره هایِ روضه کم برداشتم

نیست محدوده به دنیا عشقِ من بر اهلِ بیت

از ازل عشقی به اولادِ پیمبر داشتم

با تفکرهایِ پوچ و شبه ها جنگیده ام

در دفاعِ از حریم تو قلم برداشتم

احترامِ دستمالِ اشکِ روضه لازم است

هرکجا افتاد آن را محترم برداشتم

ذره ای از ماتمِ داغِ عظیمت کم نشد

هرچه هم از رویِ قلبِ خویش غم برداشتم

خواستم مردم ببینن آمدم پابوسِ تو

عکس هایِ یادگاری از حرم برداشتم

هر زمانی از مسیرِ مستقیمت کج شدم

گام در بیراه ای پُر پیچ و خم برداشتم

گرچه آلوده ست دستم به گناه اما حسین

با همین دستم برایِ تو علم برداشتم

نگی یه وقت من گنه کارم ، منو با مجلسِ حسین چه کار ؟ اصلاً او آمده ، محرمُ آورده ، عاشورا آورده ، گریه آورده منو تو با خدا آشتی کنیم . یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِكُ إلاّ الدُّعاءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ، یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَذِكْرُهُ شِفاءٌ وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاءُ، یا سابِـغَ النِّعَمِ، یا دافِعَ النِّقَمِ، یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ، یا عالِماً لا یُعَلَّمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد

با همین پایی که رفتم سویِ جرم و معصیت

از نجف تا کربلایِ تو قدم برداشتم

شمر را در شعر از گودال بیرون کرده‌ام

نام او را از میان دفترم برداشتم

شبِ زینب و شبِ عقیله ی بنی هاشم ‌ شبِ اوج زینبِ شبِ دوطفلانِ زینبِ یادِ همه ی مادرانِ شهدا بخیر خیلی قدرِ مادراتونُ بدونید ، اگه میخواید لذتِ اشکِ بر ابی عبدالله رو خدا بهتون بچشونه ، بعد از هر روضه دستِ مادرتونُ ببوسید

از ازل خورشید انور زینب است

حافظ الله اکبر زینب است

پیکر اسلام‌ را سر زینب است

حیدر کرّار دیگر زینب است

بعد زهرا روحِ کوثر زینب است

 پیش پایش آسمان خم می شود

مرجع تقلیدِ مریم می شود

کعبه ی غم های عالم‌ می شود

آیت الله معظم می شود

مِ صحرای م زینب است

 یک‌ زن اما لشگری را صف شکن

یک‌ تنه بابُ المرادِ پنج تن

تکیه بر این شانه ها دارد حسن

ذوالفقاری دارد از جنسِ سخن

منبری ها ! جان‌ِ منبر زینب است

 از امام‌ خود حمایت می کند

از گنهکاران شفاعت می کند

گاه در میدان قیامت‌ می کند

گاه در خیمه عبادت‌ می کند

مادری از جنس‌ خواهر زینب است

 در خطرها بال و پر را می دهد

می رود خونِ جگر را می دهد

موقع پیکار سر را می دهد

پایِ عشقش دو پسر را می دهد

فانیِ عشقِ برادر زینب است

 ای غریبِ کربلا جانم فدات

نه پسر ! دو نوکر آوردم برات

این دو تا خاک‌ اند خاکِ زیر پات

سهم‌ من‌ را هم‌ بده از کربلات

بین‌ِ خیمه زار و مضطر زینب است

 مادری وقتی که دارد دو پسر

با خودش هم‌ تیغ دارد هم‌ سپر

امنیت دارد به هنگام خطر

کی‌ می افتد بر‌ زمین بین گذر

روضه خوان‌ِ داغ مادر زینب است

 این دو تا هستند ؛ شأن من به جاست

حرمتم ضربُ المثل در کربلاست

دور از من چشم های بی حیاست

چادرِ زینب کجا در زیر پاست ؟!

در حفاظ دو دلاور زینب است

 هر دو تا سیراب از یک باده اند

این دو آقا زاده حیدر زاده اند

تا ابد بر عشق تو دل داده اند

اذن میدان را بده آماده اند

نه نگو ! امید آخر زینب است

 تو نرو گودال ! این ها می روند

هر دو با سربندِ زهرا‌ می روند

زیر شمشیر و سنان ها می روند

جان‌ِ من‌ غصه نخور تا می روند

غصه دارِ دیده ی تر زینب است

 بهتر این که وقت غارت نیستند

 

رسید خدمت امام مجتبی عرضه داشت آقا چرا انقدر زود موهای سر و صورتتون سفید شده ؟! حضرت یه تاملی کرد ، فرمود ما اهل بیت زود پیر میشیم (آره والا چی بگه والا ؟!!) بگه اگه جلو چشمات مادرت رو زمین افتاد بود ، تو جوون میموندی ؟! اونم مادری مثل مادرِ من مادر من که حوریه بوده آی مردم ، حوریه وقتی برگِ گل رو صورتش می افته ، از لطافت صورت حوریه جا می افته نامرد تو کوچه جلو چشم من چنان به مادرم سیلی زد .حسین جان ؛ نکنه میخوای بچه های من شاهد باشن ، اون ساعتی که من میام تو گودی قتله گاه راوی میگه دیدم خودشُ انداخت رو بدنِ حسین هیشکی دیگه باقی نمانده بود دو سه تا دختر بچه با زینب آمده بودند ، جنگ تا غروب طول کشیده بود ، همه گفتند این خانم مزاحم ماست ملا قادر راوندی مقتل نویسه ، میگه انقدر با لگد زینبُ زدن بی بی رو از گودال انداختن بیرون خوب شد بچه هات ندیدن خانم .

بهتر این که وقت غارت نیستند

می روم‌ وقتی‌ اسارت نیستند

می خورم سیلیِ غربت نیستند

وقت‌ تقسیم غنیمت نیستند

موقعی که بین لشگر زینب است

 شاعر : سید پوریا هاشمی

بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به سرو پاشون یه دفعه حسین گریه کرد فرمود: برگردین پیش مادرتون . اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند مادر چه عیبی در ما دیده حسین تو سفارش کن کفن به تنشون کرد خودش براشون شمشیر حمایل کرد گفت یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی اگر رفتید خواست برتون گردونه ، بگید مادرمون گفته به حق مادرت  اذن گرفتند رفتند "نحن ابنا اینب" گفتند جنگ کردند ، این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران ، بدن هاشون افتاد اما زینب بیرون نیامد بچه ها رو تو خیمه ی دار الحرب آوردن گذشت قافله اومد مدینه ، عبدالله صدا کرد خانم چرا نرفتی استقبالشون ؟! صدا زد عبدالله از گوشه ی خیمه نگاه میکردم دیدم با یه خجالتی بچه هارو داره میاره .ای حسین

دانلود بخش اول

دانلود بخش دوم


 


آئین مستان زینب ,، ,تو ,برداشتم ,حسین ,ها ,زینب است ,می روند ,را می ,دو تا ,می کندمنبع

متن روضه سالروز تخریب قبور انمه بقیع - غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت - حیدر خمسه

متن سینه زنی واحد سالروز تخریب قبور انمه بقیع - من بقیعم همون زمینِ پر ستاره - میثم مطیعی

متن روضه شهادت امام علی(ع) - امشب این خانه باز پُر شده از - محمود کریمی

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - علی تنها وسطِ یه جاده - محمود کریمی

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - خداحافظ ای تنهایی ها - محمود کریمی

متن سینه زنی زمینه شهادت امام علی (ع) - به علی دستامو ول نکن - جواد مقدم

متن سینه زنی شور شهادت امام علی (ع) - حبل المتین .. علی - محمود کریمی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ بام لند jalenjigu1 Rede قالیشویی در اصفهان | خلیج فارس فروش دوربین های مداربسته Panasonic Compressor,Copeland Semi-Hermetic Compressor,Refrigerant Gas Suppliers China گشت و گذار با تورهای هوایی کاشانه مدرن بنفشه دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. خرید انواع بول ماشین خرید و فروش انواع لوازم یدکی لیفتراک کوماتسو